اين اختراع با نام مالچ آب پايه كه اولين بار است كه براي مالچ پاشي صحراها براي جلوگيري از معضل گرد و غبار و ريز گردها ساخته مي‌شود شرح ساخت آن به شرح زير است: براي ساخت اين نوع مالچ نسبت 0/5(نيم) درصد كمپلكسي از انواع مواد كه هر كدام تأمين كننده يكي از فاكتورهاي تثبيت كننده.نگهدارنده.چسباننده.ضد جاذبه الكترواستاتيك. ضد پيري و غيره مي‌باشد را در99/5(نود و نه و نيم) درصد آب حل مي‌كنيم و در سرتاسر صحرا مي‌پاشيم بدين صورت مي‌توانيم با غلبه بر تمامي نيروهايي كه باعث بلند شدن ريز گردهايي كه قطر آن‌ها تعريف شده (انتخاب قطر ريز گرد به وسيله تغيير درصد بيس مواد تشكيل دهنده كمپلكس انجام مي‌شود )باعث تثبيت ريز گردها و مانع از كنده شدن و معلق ماندن و حركت آن‌ها شويم اين نوع مالچ ارزان قيمت و سازگار با محيط زيست صرفاً مأموريت تثبيت ريز گردهاي با قطر حدود پنجاه ميكرون را داشته و تثبيت شن‌هاي روان با قطر بيش از آن مستلزم هزينه بيشتر خواهد بود ضمن اينكه مشكلات اخير عموم كشورها ناشي از ذرات با قطر حداكثر 2/5ميكرون است.

دارورساني به چشم از مهم¬ترين چالش¬ها در درمان بيماري¬هاي چشمي بوده كه روش¬هاي متداول نظير استفاده از قطره يا لنز چشمي و تزريق داخل چشم علاوه بر كارايي پايين داراي معايبي مي¬باشند. به همين دليل در حال حاضر مسيرهاي خارج چشمي اقبال گسترده¬اي در ميان پژوهشگران يافته اند. با اين وجود استفاده از اين مسير نيز داراي مشكلاتي از جمله زدوده شدن دارو به وسيله جريان سيالاتي موجود در پشت چشم مي¬باشد. جهت حل اين مشكل٬ ذرات پليمري مغناطيسي حاوي دارو استفاده شد به اين صورت كه ذرات در پشت چشم تزريق شده (در ناحيه پشتي كره چشم) و سپس ميدان مغناطيسي از جلوي چشم (بيرون چشم) اعمال شده و سبب كشيده شدن ذرات به قسمت خارجي پشتي چشم مي¬شود و در نتيجه ذرات توسط جريان سيالاتي پشت چشم حمل و زدوده نخواهند شد. در نتيجه دارو از ذرات آزاد شده و از بافت پشتي چشم عبور كرده و وارد چشم مي¬شود. استفاده از پليمر چسبنده زيستي سبب چسبيدن ذرات به بافت پشتي چشم پس از اعمال ميدان مغناطيسي و بهبود دارورساني خواهد شد. در نتيجه اين روش به عنوان روشي نوين جهت دارورساني به چشم مخصوصا درمان بيماري¬هايي كه نياز به تزريق مكرر به چشم دارند٬ مي¬باشد.

استفاده از ذرات مغناطيسي پوشش دار شده با جاذب هاي مختلف تهيه شده به روش Batch در in-tube SPME

زمينه: مهندسي مكانيك، باد مناطق بادخيز زيادي با سرعتهاي در حدود 3 تا 5 متربرثانيه در كشور وجود دارند كه توربينهاي بادي متداول، در اين مناطق بازده ندارند زيرا براي رسيدن به راندمان اقتصادي نياز به بادي با سرعت حدود 7 تا 12 متربرثانيه دارند. ما با طراحي و شبيه سازي دو نيم مخروط ناقص توخالي با سطح مقطع ايرفويلي و ساخت و آزمايش آن موفق شديم سرعت باد را بين 2.3 تا 2.6 برابر افزايش دهيم بدين معني كه سرعت باد به 7 تا 13 متربرثانيه افزايش مي يابد. طبق معادلات، توان توربين با مكعب سرعت باد رابطه مستقيم دارد، در نتيجه توان متوسط خروجي 12.3 تا 13.8 برابر خواهد شد. همچنين اين داكت با چندين نوع پروانه تست شد كه نسبت افزايش سرعت دوراني مورد انتظار مشاهده گرديد. تغيير ابعاد داكت متناسب با نياز، قابليت نصب ثابت و متحرك در جهت باد، عملكرد و نصب در ارتفاعات نزديك به زمين، نصب بيش از يك سري پروانه، توانايي توليد با امكانات موجود در كشور، سهولت در جابجايي، تعمير و نگهداري، امكان استفاده همزمان با توربين هاي متداول و استفاده در ساير صنايع از ديگر مزاياي اين داكت است.

زمينه: مكانيك و هوافضا. جهت بررسي رفتار جريان هوا حول اجسام، آنها را درون تونل باد آزمايش مي‌كنند. تونل‌هاي باد به دو دسته مدارباز و مدار‌بسته تقسيم مي‌شوند كه معمولا هر دو اتاقك تست كوچكي در مقايسه با طول بلندشان دارند. در اين اختراع تونل باد دمنده مداربازي طراحي شده كه سطح مقطع مربعي بزرگي (جهت حصول اتاقك تست بزرگ براي بررسي اجسام بزرگ) داشته و جريان در كمترين فاصله از ورودي يكنواخت مي‌شود تا طول كوتاهي داشته باشد. اين طرح براي نمونه در سطح مقطعي به ابعاد160 *160سانتيمتر و طول 10متر ساخته شد و 5 فن دمنده در ورودي تونل نصب گرديد. سپس با يك واگرايي كوتاه جريان منبسط شده و از روي تيغه‌هاي هدايت‌كننده و قابل ارتعاشي عبور مي‌كند. اين تيغه‌ها باد را همزمان به مركز هدايت كرده، مخلوط نموده و پالس‌هاي ناشي از فن‌ها را ميرا مي‌كنند. سپس جريان از يك اسكرين عبور كرده تا آشفتگي كاهش يابد. آزمايشات در 8مقطع و در هر مقطع در 121نقطه (مجموعا 968نقطه) با 4بار تكرار انجام شد. پروفيل‌هاي حاصله نشان دادند كه جريان از فاصله 5متري شروع به يكنواختي مي‌كند به نحوي كه در فاصله 8متري تونل باد كاملا يكنواخت مي‌گردد.

خلاصه‌اي از توصيف اختراع؛ با توجه به اين كه حق امتياز و مالكيت فكري AAV2-sFLT01 متعلق به شركت Genzyme واقع در ايالت ماساچوست آمريكا مي باشد،اطلاعاتي در مورد ترادف آن در بانك هاي اطلاعاتي وارد نشده است . بنابراين در مرحله اول، ترادف اين پروتئين كايمر نوتركيب با استفاده از روش هاي بيوانفورماتيك مشخص گرديد و همچنين ساختمان سوم و سه بعدي آن با استفاده روش هاي مدل سازي پروتئين،مدل سازي شد.سپس سنتز ترادف توسط شركت Eurofins انجام شد و ژن sFLT01 درون وكتور pAAV-MCS-GFP همسانه سازي گرديد و پس از تاييد همسانه سازي، وكتور حاصل يعني pAAV-sFLT01-GFP با هدف بررسي بيان در سطح رونويسي ابتدا به سلول هاي HEK293T و سپس به سلول هاي RPE به عنوان سلول هاي هدف ،ترانسفكت شد.همچنين بيان پروتئين sFLT01 با استفاده از تكنيك وسترن بلاتينگ مورد بررسي قرار گرفت و سپس عملكرد آن در In Vitro با استفاده از تست Tube Fomation Assay رديابي شد.در نهايت ويروس هاي نوتركيب AAV2-sFLT01 با استفاده از سيستم بي نياز از ويروس كمكي Agilent توليد گرديد.مقدار ويروس هاي توليد شده با كمك فلوسايتومتري و Real Time PCR اندازه گيري شد. سپس توانايي آلوده سازي ويروس هاي نوتركيب ساخته شده از طريق آلوده سازي سلول هاي HEK293T مورد ارزيابي قرار گرفت.

روش بازيافت لجنهاي نفتي كه شامل هيدروكربورهاي دراز رشته. واكس (مومهاي نفتي) و گل حفاري و آب شور با نامهاي (بيتومين) و (آسفالتن) هستند. كه هيدروكربورهاي لجن به لحاظ دراز رشته و سنگين بودن. امروزه در فصول گرم مناطق جنوب تنها در درجه حرارتهاي زياد و بخار آب و جدا سازهاي گريز از مركز قابل جدا سازي هستند. از طرفي حرارت زياد موجب اتلاف بسيار انواع سبكتر ميشود و توفيق كاملي نيز همراه ندارد. اما در روش اختراعي ما اينكار بوسيله حلال و به آساني انجام ميشود. توجه كنيد: حلال مخلوطي از دو تركيب 80 درصد تتراكلريد كربن و 20 درصد تتراكلرواتيلن است. اين حلال پر قدرت كه تمام هيدروكربورهاي موجود در لجن به همراه تمام طيف مومهاي نفتي را سريعأ جدا سازي و به چرخه پالايش مجدد تحويل ميدهد. لازم به توضيح است بعلت غير آتشگير بودن حلال و قدرت بالاي آن ميتوان درتمام فصول حتي در دماي زير صفر به بازيافت اقدام نمود. البته پس از استحصال هيدروكربورها با مختصري گرم كردن تمامي حلال از نفت جدا و پس از تبريد مجددا به چرخه بازيافت برميگردد. در حقيقت اين روش هيچگونه ماده اي مصرف نميشود و آب و خاك حفاري خالص بعنوان يك محصول ايمن به طبيعت باز ميگردد

دستگاه پخش آنلاين آگهي هاي ديجيتال، يك دستگاه الكترونيكي است كه با ماهيت كاركرد در فضاي فناوري اطلاعات، ارتباط ميان نمايشگرهاي تبليغاتي را با شبكه جهاني اينترنت و اپليكيشن هاي تحت وب، ايجاد مي نمايد. جاي خالي اين ارتباط و آفلاين بودن نمايشگرهاي تبليغاتي و معضلات ناشي از به روز رساني اين آگهي ها ما را بر آن داشت تا با ساخت اين دستگاه، فضاي خالي را موجود را پوشش دهيم. دستگاه پخش آنلاين آگهي هاي ديجيتال مي تواند هرنوع نمايشگر تبليغاتي را به سرور وب متصل نمايد و يا آن ها را با يكديگر همگام سازد و نيز امكان افزودن نمايشگرهاي تبليغاتي ديگر را در اندازه هاي مختلف جهت نصب در اماكن عمومي و خصوصي گوناگون ممكن سازد. اين دستگاه با استفاده از ديتاي سيمكارت، آگهي هاي بارگذاري شده در وبسايت مادر را به صورت لحظه اي دريافت نموده و در حافظه داخلي خود ذخيره مي نمايد و مطابق برنامه ي تعريف شده به پخش آن مي پردازد. اجزاي اين دستگاه عبارت است از: - برد اصلي دستگاه - ماژول نسل چهارم سيمكارت خور - نمايشگرها

در اين اختراع مي توان، به كمك كيت تهيه شده، سه زيست نشانگر مهم بدن كه شامل گلوكز، اوريك اسيد و دوپامين مي‌باشند، را به كمك روشي سريع، ارزان، همزمان و حساس تعيين كرد. به كمك الگوي از پيش آماده شده، ساختار ميكروفلوييديكي بر روي كاغذ كروماتوگرافي طراحي شد. اين الگو داراي يك قسمت مركزي جهت ورود نمونه، هشت كانال و هشت قسمت تشخيص جهت تشخيص آناليت ها مي باشد. سيستم سه الكترودي در هر قسمت تشخيصي طراحي شد. براي الكترودهاي كار و شاهد از مخلوط گرافيت/كيتوسان/پلي اتيلن گليكول و براي الكترود مرجع از جوهر نقره استفاده شد. ولتاموگرام بدست آمده از اين سيستم سه الكترودي داراي پيك هاي اكسايش و احياي مشخص مي‌باشد. از سه نانو ماده گرافن، نانو لوله كربني و اكسيد آهن جهت بهبود حساسيت و گزينش پذيري الكترود كار استفاده شد. براي اندازه گيري دوپامين پاسخ حساس و گزينشي به كمك نانو ماده گرافن و سورفاكتانت SDS بدست آمد. جهت اندازه‌گيري گلوكز و اوريك اسيد علاوه بر نانو ذرات اكسيد آهن از آنزيم هاي مربوطه استفاده شد. از اين كيت براي تعيين همزمان اين سه آناليت در خون و ادرار استفاده شد

با باز كردن سوئيچ اصلي توسط راننده، برق مثبت باطري بعد از گذشتن از سوئيچ اصلي وارد فيوز ١٠ آمپري مدار مي شود. برق مثبت خروجي از اين فيوز توسط دو عدد انشعاب وارد كيت چشمك زن الكترونيكي و رله ي ٣٠ آمپري قطع استارت مي گردد. در اين حالت همزمان با برقراري ولتاژ مثبت به مدار، ولتاژ منفي نيز از سوي دينام خودرو وارد ٢ عدد شستي وصل مي كردد. در اين حالت اگر هر كدام از شستي ها در حالت وصل قرار گرفته باشند، ولتاژ منفي نيز به مدار كيت چشمك زن الكترونيكي و توسط انشعابي ديكر به رله ي قطع استارت هدايت مي گردد و همزمان اين دو قطعه در مدار فعال مي شوند و از سوي كيت چشمك زن الكترونيكي يك عدد لامپ هشدار دهنده كه بر روي دسته دنده ي گيربكس تعبيه شده است، به صورت چشمك زن )قرمز رنك( فعال مي شود و راننده را از وضعيت درگير بودن گيربكس مطلع مي سازد، حال اگر به دليل بي توجهي از سوي راننده وي بخواهد به خودرو استارت بزند، چون سيم ورودي به سوي اتوماتيك استارت كه وظيفه چرخاندن موتور استارت وروشن كردن خودرو را برعهده دارد توسط له ي 30 آمپري مدار قطع شده است. در مواقع درگير بودن گيربكس، خودرو ديگر قادر به روشن شدن نمي باشد تا زماني كه گيربكس خودرو توسط راننده خلاص شود.